سخت پیچید به خود بـــاد و به فریــاد افتـاد
چنگ از پـــرده بـه در شد ز رهِ جـــامـه دران
تـــــار گیـسوی تــو تــــا در رهِ بیـداد افتـــــاد
نــاگهان شعله از اعماق وجودش بر خاست
هــرکه چشمش به نگــــاه تـــو پریـزاد افتــاد
آب اگـــر رفت ، به جو بــــاز نگـــردد هــرگــز
هر که چون اشک اگر از چشم تو افتاد افتاد
جـای جــای دل شیرین اگـــــر از سنگ نبود
پس چه بود آنکه شبی بر سر فرهــاد افتـاد
بـه گمـــان من از آن آه کـــه فرهــــاد کشید
رخنـه در کنـــــگره ی بــــــارگــه داد افتـــــاد
لحظه نبودن نيستن ها ، اگر منت مي نهي بر كلام من ، با حترام سلامت مي گويم
67241 بازدید
11 بازدید امروز
15 بازدید دیروز
97 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian